عسلی مامان وقتی که توی اتاق خواب خوابیدی و از خواب بیدار میشی و سرحالی راه می افتی میری پشت در اتاق خواب با در اتاق بازی می کنی همین جور عقب و جلو می بری تا اینکه در بسته می شه و شما هم پشت در می مونی و گریه می کنی حالا فکر کن من چطور باید بیام توی اتاق وقتی که شما به در اتاق چسبیدی؟؟؟ حالا به یه بساطی شما رو میاریم بیرون اون وقت میری توی آشپز خانه با در کابینت بازی می کنی اونو هی باز و بسته می کنی از اونجا خسته میشی میای بیرون میری سراغ حمام با اینکه به اندازه یه پله از سطح زمین بلند تره دستتو می گری به لبه حمام و خودتو بلند می کنی و میری توی حمام ،همین جور دستتو میزنی به کف حمام که یه کم مرطوبه؛ از اونجا میارمت بیرون میارمت داخل اتاق ...