علیرضا گل پسرمعلیرضا گل پسرم، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

علیرضا دردونه

بالا رفتن

1393/5/6 18:56
نویسنده : مامان
121 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسرم

باز اومدم از شیطنت های جدیدت بگم ،از اون هنرمندی هات

جدید ترین شاهکاری که دیروز نشون دادی اینه که وقتی که خونه مامان جون گذاشته بودمت تا خودم واسه کاری بیرون برم یه لحظه که ازت غافل شده بودند دیده بودند که تو اتاق نیستی اون وقت کجا رفته بودی؟؟سوالسوال

هیچی دیگه از اتاق رفته بودی بیرون ،بعد از پله های اتاق خواب بیرون از سالن رفته بودی بالا،توی اتاق خواب

وای وای وای

آخه مامان جون تو این کارها رو از کی یاد گرفتی ما که تو خونه خودمون پله نداریم که یاد گرفته باشی

راستی این رو واست نگفتم

دو شب پیش تو آشپز خونه بودم و داشتم سحری درست می کردم و شما توی اتاق تنها بودی مشغول بازی خودت اومدم که بهت سر بزنم ببینم چه کار می کنی دیدم وای کجا رفتی

رفته بودی بالای مبل  آخه توی نیم وجبی چه جوری رفته بودی بالامتفکرمتفکر

 

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان اعظم
6 مرداد 93 23:11
عید است و دلم خانه ویرانه، بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا یک ماه تمام مهیمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا عید سعید فطر مبارک یا مهدی
مامان سجاد
10 مرداد 93 0:03
سلام خاله جون وای چه کارایی میکنه خیلی مراقبش باش خدایی نکرده اتفاقی نیفته
مامان
پاسخ
سلام خاله جون تا حالا که الحمدلله اتفاق خیلی بدی براش نیفتاده اگر چه سرش خیلی به این ور و اون ور خورده باز هم خدا نگهش داشته