علیرضا گل پسرمعلیرضا گل پسرم، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

علیرضا دردونه

              

                                     

 

 

آبجی فاطمه

این هم آبجی علیرضا که 24 فروردین بدنیا اومد این هم عکسای فاطمه خانم تا ده روزگیش   ...
27 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

سلام به گل پسر مامان تو این فاصله چند روزه از یکسالگیت تا الان ماشالله هر روز کارهای جدیدی رو یاد می گیری و انجام میدی از حرف زدنت بگم که دیگه مامان ، بابا ، به به رو می گیی و وقتی چیزی رو نخوای میگی نه ،وقتی آب بخوای میگی آبه ، چند روزیه که داری اولین قدم هاتو برمیداری قربون راه رفتنت برم که که دستاتو باز می کنی تا تعادلت رو حفظ کنی البته یه چند متری که میری یه دفعه می افتی تازه یه مروارید دیگه هم به مروارید دندونات اضافه شد،دندون شماره 4سمت بالا در اومد دیگه جونم واست بگه که عاشق کتاب هستی و کتاب رو برمیداری و اونو ورق میزنی البته کارتهای صد آفرین رو برات گرفتیم و اونها رو بهت نشون میدم و دوست داری که واست تعریفش...
14 آذر 1393

جشن تولد یکسالگی

شرمنده بابت اینکه دیر عکسا رو توی وب گذاشتم امتحانای میان ترمم هست و سرم شلوغه این هم از عکسای جشن تولد علیرضا                         با اینکه پسر خنده رو یی هستی ولی شب تولدت وقتی همه دورت جمع شدن حسابی هول کرده بودی و ناراحت بودی مثل اینجا که با تعجب داری نگاه می کنی بجای اینکه شمع تولدت رو فوت کنی ...
3 آذر 1393

تولدت مبارک

                            عزیز دلم ، پسر گلی من ، امروز تولدت یک سالگیت شد. دقیقا همین ساعت (ساعت 9)بود که از اتاق عمل اومدم بیرون و شکل ماهت رو دیدم چقققققدر واسه بدنیا آومدنت زحمت کشیدم ولی وقتی که روی ماهت رو دیدم خستگیم در رفت  خدایا ازت ممنونم که که به ما این هدیه رو داری بهترین هدیه از خدا خدایا خییییلی دوستت دارم ولی یک سال چقدر زود گذشت و الان جشن یکسالگیته یک سال پر از لذت از بودنت ،لذت از شادی و خنده ات،لذت از مادر شدنم که تو این شادی و لذت ها رو به ما داری. هممممیشه در کن...
18 آبان 1393

محرم 93

                پسر گلی من آماده شده که بریم به مراسم عزاداری امام حسین(ع) اینا هم دوتا عکس که با فاصله یک سال گرفته شده قربونت برم مامان ماشاالله ماشالله چه مردی شدی سرما نخوری مامان ...
13 آبان 1393

علیرضادر 11ماهگی

 فسقلی من می خواد بره بالای نردبون تا به باباش تو بستن پرده کمک کنه   چه غذای  خشمزه ای بود مامان دستت درد نکنه   قربونت برم که انقدر صلوات خاصه امام رضا (ع) رو دوست داری که هر جای خونه که باشی حتی وقتی که در حال خوابیدن هستی همچین که صدای صلوات رو میشنوی می دویی می ای پای تلویزیون می ایستی نگاه می کنی ما هم این صلوات رو برات ضبط کردیم که هر وقت گریه می کنی برات می اریم تا ساکت بشی ...
4 آبان 1393